دل نوشته زیبا


دل نوشته زیبا

دریا را بی خیال
زمین جواب نمی دهد
دیگر دل به آسمان زده ام !

دل نوشته زیبا

هرگاه خبر مرگم را شنیدی
در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته :
ساده بودم ، باختم !

دل نوشته زیبا

انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند !
نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند
بختک جان دیوارهای این شهر

دل نوشته زیبا

سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند
سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند
سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند
سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند !

دل نوشته زیبا

بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…

دل نوشته زیبا

جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم
اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم !

دل نوشته زیبا

درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود
خودت را به طوفان بزنی !

دل نوشته زیبا

این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند
و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد !

دل نوشته زیبا

ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ !

دل نوشته زیبا

نگران نباش ، حال من خوب است ، بزرگ شده ام
دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم
آموخته ام که این فاصله ی کوتاهِ بین لبخند و اشک نامش زندگیست
آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود
راستی ، بهتر از قبل دروغ می گویم…
“حال من خوب است” ، خوبِ خوب…
دل نوشته زیبا